loading...
♪♪♪♪♥☼تنها ولی وحشی€☼♥♪♪„♪♪
♥تینا جووون♥ بازدید : 7 دوشنبه 18 شهریور 1392 نظرات (3)

 

 

 

میدان...

حس میکنم هرزگی هم عالمی دارد.................

عالمی مبهم.........................

حس انتقام و آلوده شدن..........

حس مثل تو شدن..............

حس لجن شدن...............

حس خیس فاحشگی........

تنم بوی گند فاحشگی میدهد.....فاحشگی اختیاری!!!!

شبها گاهی اشکهایم.....

برای لحظه ای......

برای توی هرزه جان میدهند.......!!!

خاطرات تو و فاحشه هایت......

چشم هایم را زخم میکنند

درد دارد......

تو نفهمیدی بغضم مرا کشت.....

وقتی تنم را سپردم دست کسی که ...

برایم هیچکس بود.....

تو نفهمیدی......

من خفه شدم......زیر نفس های آن غریبه!!!!

امروز بعد از مدتها صدایش را شنیدم که میگفت:

"من با او هیچوقت نمیخوابم همین که دستمو بگیره کافیه.......!!...دوسش دارم....."

بعد گفت که او کنارشه و من......

بارها مردم.....

بارها.....

تنها اسم هرزه ات برای لرزش دستهایم کافیست!.....

برای خفه شدن در خاطرات چرک تو.......

برای یاد کثیف معشوقه های تو.....

تو را برای خودم میشکنم دیگر.....

اما نه تو و نه هیچکس....

....نمیداند.....

درد دارد....

درد.....

زمانی از روحم بودی تو......

تو بودی و......

تو......

تلخی الکل و تو......

تو و یک مشت خاطرات چرک تو.....

راستی لبهایت هم طعم هرزگی هایت را میداد......

امشب با دیدن تو و او.....

من شکستم.....

در خودم....

در قلمم....

در نوشته هایم.....

در اشکهایم.....

در دستهای لرزانم......

من در هرزگی های تو شکستم امشب......

کلمات و حروف امشب برای توصیف من......

باید فاحشگی کنند در آغوش غریبه.......

تا بدانند....

درد دارد.....

درد......

رژ قرمز.....

خیلی قرمز.....

زیرا در این رنگ.....

هیچ ضعفی پیدا نیست.....

حتی لرزش لبهایم......

میبینی چقدر شبیه هم شدیم آخر؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!

فاحشه هایی در آغوش غریبه ها.......

هوس تنت را کردم.....

هرزه....

باورت شد؟؟؟ نه تن تو نه.......

کسی که می اندیشیدم برایش مقدسم.....

تویی که تو نبودی....

چرا زر میزنی آخر؟؟؟

حتی اتاقت هم خیلی وقت است بوی مرا از یاد برده....

بوی گند خیانت و فاحشه هایت.......

عطرم را خفه کرده......

خیلی وقت است!خیلی وقت است!...

پس زر نزن.....

بغضم را قسم داده ام که نشکند......

خفه میشوم آخر....از این بغض!....

داغونم میفهمی؟؟؟

فاحشه باش....تورا میگویم......

راحت تر فراموش می شوی با هرزگی ام.........

لعنتی!!!!!!!

آغوششان برایت من شد؟؟؟

گوه به وجودت.....

مال تو.....فاحشه هایت.....

تنم آغوش میخواهد از آن آرام ها.....

خیلی می شکنم....

خیلی......

دلم گریه میخواهد.....

بخدا برای تو نه......

برای خودم.....

من تنم را میفروشم.....

به هیچ!

قیمتش را کسی برآورد نمیکند......

دستمزدم فراموش کردن توست!

در میان بغض نشکسته ام......

کافیست.....

حتی لحظه های هم خوابگی با تو.....

برایم خاطره ای شده....سیاه و سفید.....

که از ارتفاع پرت شد....

گفته بودم از همان روز اول.......تو هم روزی خودت را خاطره ای می کنی.....برایم.....

باورت میشد روزی طعم لب هایت......

از یادم برود؟؟؟؟؟

عجب دلبری می کنم........!

در آغوش هر بیگانه ای.....نفسم میگیرد.....

برای تو.....سرکوفت میکنم......با هرزگی احساست خش دارم را.....

تو حرامی بر دل من!......

می ترسم بغضم بشکند......هر لحظه که هرزه ای بوسه میزند

بر نبض بی قرارم......روی رگ گردنم......

رگی که در

ان جز.......

بی خیال.....تو حرامی......

خرابم....

خیلی خراب......خراب تر از فاحشه ی کنار خیابان.....

خراب تر از معشوقه ات.......

خراب تر از تن به اوج رسیده ی تو.....

خراب تر از تمام دختران این شهر.......

خرابم....

خراب....

.

.

.

.

.

تو...........

گذشت....

دیشب....

بدون تو یک شب دیگر هم گذشت!

ولی این بار....بر سر بغضم فریاد زدم!

که خفه شو!

خفه شو!

خفه شد!

فقط بدون صدا اشک ریخت!

من هم گفتم به درک!

و اجازه دادم بالش زیر سرم خیس شود...

راستی.....

از تو چه خبر؟؟؟....بالش زیر سرت خیس شد؟؟؟یا لاپای معشوقه ات؟؟؟؟

من خوبم.....

راستی.....

دروغ گفتم.....

از این به بعد از دور بنگر به من......که هیچکس برایت من نمیشود....

.

.

.

.

.

نفسم....

تنم نوازش می خواهد....

از دستانت.....

چه پاسخی دهم.....؟؟؟

حتی اگر نباشی......

در آغوش فاحشه ای باشی......

حتی اگر نباشی.....

پس مانده ی دیگری را بلیسی.....

حتی اگر نباشی.....

به خودم می بالم.....

به تنم....

به روحم.....

به قلبم......

که عشقت را......

در خود جای داد.....

فقط چون....

تو را می پرستید.....

هنوز هم می پرستد....نمیخواهی؟؟؟؟به درک کسی از تو اجازه نخواسته.....

شنیدی؟؟؟

شکست....

مهم نیست....همین کافیست....

که بر تن داغت عاجزانه بوسه زنم.......

نشنیدی پس؟؟؟؟

مهم نیست....برایت ارزش شنیدن ندارد......

اگر خیلی مشتاقی......

باکرگی تن و غرورم بود.....

حالا شنیدی؟؟فکر نکنم......

تو را رها می کنم...

لای این....

تن خیس

و

دل انگیز

فاحشه های این شهر.....

میخواهم....

نوازش کنم....

تن......

زنانه ام را......

که گرچه باکره نیست.....

قلبش....

باکره تر از هر باکره ایست.....

تن کدام یک از فاحشه هایت.....

مقدس تر....

از تن من برای تو آواز عشق می سراید؟؟؟

تو را....

رها می کنم....

لای آلودگی

قرمز

این شهر!

تا نظاره کنم

تن کدام یک

بیشتر از من برایت......

زن خواهد بود.....؟؟؟؟

♥تینا جووون♥ بازدید : 13 چهارشنبه 13 شهریور 1392 نظرات (2)

 

لــــــیلـی.......
به قـــصـــه ی خـــود بـــازگــــــرد
مجـــــــنـــون هـــــــــاے این دیـــــار بـــا هـــمـــه لــــــیلـی هــــا 
"
محـــــــــــــــرم" اند... 
جـــز لــــــیلـی خـــــــــود...

 


♥تینا جووون♥ بازدید : 8 سه شنبه 12 شهریور 1392 نظرات (3)

 

 

چــِــقــَـدر بـــــآیــَـد بــُــگـــَـذَرَد ؟؟؟

تـــــآ مــَـنــــ

دَر مـــُـــرورِ خــــآطــِــرآتــَـــمـــ

وَقـــــتــیـــــ اَز کــِــنــارِ تــُــو رَدمــــیـــ شـــَــوَمــــ .

تــَــنــَـمــــ نــَـــلــَـــرزَد

...
بــــُـــغـــضــَــمــــ نــَــگـــــیــرَد

آخِــه تا کـِــــــی؟!


♥تینا جووون♥ بازدید : 3 سه شنبه 12 شهریور 1392 نظرات (1)

 

جـــهنـــمی به پا میکند...

دلـــــــ ــــــــــم ،

وقـــــــــــــ ــتـی ...

شــــــــــــــعر ی بیــــــاید و...

تـــــــــــــ ـــــــــــــــو،

میان آن نـــــبــــاشــــی...!!!

♥تینا جووون♥ بازدید : 5 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

 

اشک ها قطـره نیستنـد !
بلکه کلمـاتى هستنـد که مى افتنـد ....
فقط بخاطـر اینکه :
پیـدا نـمیکنند کسى را
که معنــى این کلمـات را بــفهمـد ... !!!

 

 

 

نیوتوטּ اگر جآذبہ رآ مـﮯفهمیـב،معشوقہ اش בر בفتر خآطرآتشـ
نمـﮯ نوشتــ :
اشڪ هآﮮ مـטּ همـ
روﮮ زمیـטּ افتآב
امآ تـو سیبــ رآ ترجیحـ
בآבﮮ...!

 

 

 

تلخ است باور ِ نبودنِ آنهایی که میتوانستند باشند!!
و تلخ تر از آن؛ باور آنهایی است که ادعای ماندن دارند...

 

 

 

دلـــت ...
ساحل رویای من است ...!
تن به آغوش نگاهت که زدم ...
غرق شدم در دریای احساست .

دســتانت ،
کــــــاش ...
صیـــاد ِ بزرگــــی بــــــود

 

 

 

دستهایم را بگیر.
می نشینم بر راه با دستهایی خالی از تو
و دستهایت و قلبی که در سرزمینِ دلتنگی پرسه می زند...
با بوسه های نخوانده،
خوابهایم را می خوانی و بیداری، ...

 

 

 

درون سینه آهی سرد دارم

رخی پژمرده رنگی زرد دارم

ندانم عاشقم،مستم،چه هستم
.
همین دانم دلی پر درد دارم

 

 

 

نمیــدانــم کــه دردم چیســت؛

امــا خــوب میــدانــم

کــه بیــن صخــره هــای قلــب تــو،

سنــگ صبــوری نیســت . . .

 

 

♥تینا جووون♥ بازدید : 6 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

 

 
 
دلم لک زده...!!!

برای یک عاشقانه ی آرام...!!!

که بشینم روی پاهات...!!!

بگذاری گله کنم...!!!

از همه این کابوسهایی

که چشم تورا دور دیده اند...!!!

دلتنگی را بهانه کنم

سرم را پنهان کنم

در گودی گلویت...!!!

تمام ریه ام را پر کنم

از عطر مردانه ات...!!!
♥تینا جووون♥ بازدید : 5 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

سهم من ازتو


نیم نگاهی است گاه و بیگاه


میجویم خودرا 


درنگاهت در نفست درقلبت


کلید صندوقچه قلبت را به من بده


میخواهم خود را بیابم

 

 

 

خریدارم 


تمام تنهاییهایت را


تمام غمها و دردهایت را


تمام اندوهت را 


میخرم آنها را به قیمت تمام احساسم


که خرج میکنم و به پایت میریزم 


تا آنجا که حالت خوش شود


چون نسیم بهاری


چون باران پاییزی


اکنون


حال خوشت را خریدارم


به قمیت تمام احساست 


که چه زیبا میکند دنیایم را 

 

 

 

میخوانم 


هزاربارمیخوانم 


ردپای حضورت را 


برجای جای زندگیم


حتی یادت نیز لبخند رابه لبانم هدیه میدهد 

بامن بمان تا آخردنیا


میخواهم کتابی باشد بودنت برایم بابینهایت صفحه 


هرروز مرورکنم تورابدون ترس ازبه پایان رسیدن این رمان شیرین


بامن بمان تاآخر دنیا

 

 

 

وقتی قهوه  ات تلخ باشد


درکنج تنهایی


وبادلتنگی  آن را بنوشی


میخواهی فالت چه شود


عشق و وصال معشوق؟


خیر


همین میشود دیگر


دلتنگی و دلتنگی و دلتنگی


تنهایی و تنهایی و تنهایی


تلخی و تلخی و تلخی

 

 

 

 

تورا به بلندای امروز 


دوست میدارم

خورشید عشقمان همیشه فروزان 


 خانه ای گرم ،روشن وطلایی همچون گیسوان سوزانش برایمان آرزومیکنم 

 

 

♥تینا جووون♥ بازدید : 6 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

دوست داشتم می توانستم


بگویم


بگویم


وبگویم


تا لبخندی نقش ببندد برروی لبهایت


احساسی نقش ببندد درون قلبت


وپاک شود خاطره ای دردآور ازفکرت


تولبخندبزنی ودنیا زیبا شود برای هردویمان


حیف که توصدایم را نمی شنوی

 

 

 

من ماه تومیشوم


تومهتاب من باش


که ماه بی مهتاب زیبا نیست

 

 

 

 

شعرهایم بوی تنهایی گرفته اند


من عطر تورامیخواهم 


تامعطرکنم دنیای دفترو قلمو نوشته هایم را

 

♥تینا جووون♥ بازدید : 5 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

سالهاست به دنبال تومیگردم

 

 

 بدنبال احساسی که قلبم را بلرزاند

 

 

 بدنبال نگاهی که خون رگهایم را منجمد کند

 

 

 وصورتم گُربگیرد ازاین عشق

 

 

سالهاست بدنبال تومیگردم

 

 

 بدنبال احساسی که بابودنت

 

 

 صدای تپشهای قلبم دوبرابرشود

 

 

وقتی صدایم میکنی

 

 

 "جانم" را ازاعماق جانم نثارت کنم

 

 

  وآنگاه که بامن همنفس می شوی

 

 

 نفسم بند بیاید ازجذبه نگاهت

 

 

  سالهاست بدنبال تومیگردم ای عشق

 

♥تینا جووون♥ بازدید : 0 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

حس قشنگیه یكی نگرانت باشه.. یكی بترسه از اینكه یه روز از دستت بده....
سعی كنه ناراحتت نكنه...
حس قشنگیه ... وقتی ازش جدا میشی:اس ام اس بده عزیز دلم رسید؟
قشنگه: یهو بغلت كنه، یهو تو ی جمع .. در گوشت بگه
دوست دارم!

بگه كه حواسم بهت هست....
حس قشنگیه ازت حمایت كنه ...

آره ...!! دوست داشتن همیشه زیباست

♥تینا جووون♥ بازدید : 0 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

روزی میــرسَد

بـــی هیــــچ خَبـــَـــری

بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم

دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب

رآه خــــوآهم افتـــــآد

مَـــن کـــه غَریبـــــم

چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم

همــه جــــآی جهــــآن تنهـــــآیی بــــآ مَـــن است…

 

♥تینا جووون♥ بازدید : 0 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

توام یه ذره دلت تنگ من بود کاشکی


تویی که ادعا میکردی منو دوس داشتی


تو که به من میگفتی قلبت بی من میشه پاره


تو که واسه من میمردی بی اشاره


حالا خیلی سخته تو رو خودم بگی طاقت


دیدنمو نداری


 بی من زندگیت راحته!!!

♥تینا جووون♥ بازدید : 1 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

میانِ دَستانِ سَنگینــَتـْــ ڪـﮧ حَلقــﮧ میڪُنے دور تـَنَمـْـ


میانِ گرماے تــَنَتــْ ڪه تَمامــَمـْ دَر آن گــُمـ میشَوَد

هےـچ ڪَس دَسْتَش بـ ـﮧ


مـَن و غُصهـ ها وَ خَنْده هایــَمــ نمیرسَد

و به اوج ِ دلتـَنْگے ها و تـَنهایے هایَمــ


مـَمنون ڪـﮧ هــَسْتے . .

لذَتِ آغوشـــــــــ بے دَغـْدَغـﮧ و عشق ِ نابتــــــ رو


با هیچــــــ چیز عـَوَض نمےکـُنـَمــــ

میدانـــــــــــــــــــے.؟؟


دوســــــــــــــــــتَتْــــــــــ دارَمْــــــ

دوسْت دارمـ تورا و آن گرماے تَن همیشه داغَتْ را . .


آن هنگام ڪه بے پروا میسوزانے امــ

در عطش ِ خواستـَنَتــــــ . .

♥تینا جووون♥ بازدید : 0 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

ﺭﻓﯿـــــﻖ !!...
ﺍﮔﻪ ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣُﺮﺩﻡ ...
ﺩﯾﺪﯼ ﺗﺎﺑﻮﺗﻢ ﺭﻭ ﺷﻮﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﻪ !!...
ﻭﻟﯽ ﻧﻤﯿﺎﻡ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﺑﻪ ﺩﻝ ﻧﮕﯿﺮﯾــــﺎ !!!...
ﺣﻠــﺎﻝ ﮐﻦ !!...
ﻗــــﻮﻝ ﻣﯿﺪﻡ ...
ﺑــﻪ ﺧﺪﺍ ﻗﻮﻝ ﻣﯿـــﺪﻡ ﻫﻤﯿﻦ ﯾــﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﺯﺕ ﺑﺎﻻﺗﺮ
ﺑﺎﺷﻢ !!...
ﺑﻌﺪﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﻫﻤﯿﺸــــﻪ ﺧﺎﮎ ﭘـــﺎﺗﻢ !!...

ﻫﻤﯿﺸﻪ !!...

♥تینا جووون♥ بازدید : 0 یکشنبه 10 شهریور 1392 نظرات (0)

 

هیچ انتظاری شیرین نیست.انتظارها شور و شیرین و ترش و گس و ملس ندارند.همه شان تلخند.حالا بعضی ها از اول تلخ ِ تلخند و بعضی ها،به مرور زمان تلخ میشوند.
آقای پستچی! انتظار ِ آمدن ِ تو،انتظار ِ لیمو شیرینی است.چند روزی میشود که شیرینی اش رفته.نگذار تلخی اش دلم را بزند.زودتر بیا لطفا!
 
ادامه دل نوشته را بخوانید..
 
شانه های بی دریغ
وقتی که می گفت: " تو می دانی..." بغضِ دلگرم کننده ای داشت. مثلِ فریاد بی محابای یک خواستنِ بزرگ، مثل شب دلفریبِ چشم های به عشق آذین بسته. مرد که برایت میگفت و تو می دانستی؛ تو خوب می دانستی، همه ی رزوت می درخشید. همه ی دقایقت روشن بود. 
درباره ما
وقتی فهمیدی قرار نیست با هر زن یا دختری که دوست شدی،به رختخواب بری ؛ هر وقت یاد گرفتی بدون توقع دوستی کنی ... هر وقت فهمیدی هر کسی که دوستت شد ،دوست دخترت نیست و برای جواب سلامش باید به یک علیک محترمانه فکر کنی نه به پیدا کردن یک مكان خالی ... اونوقت میتونی روی همراهی و همدلی یک جنس مخالفت حساب کنی ،،،،،،،،،،،، $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$_________________________$$ $$_______$$$$$$$$$$________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$__________$$ $$_________$$$$$$_________$$ $$_________$$$$$$_________$$ $$_________$$$$$$________$$ $$_________$$$$$$_________$$ $$_________$$$$$$_________$$ $$_________$$$$$$_________$$ $$_______$$$$$$$$$$_______$$ $$________________________$$ $$________________________$$ $$____$$$$$_______$$$$$___$$ $$__$$$$$$$$$___$$$$$$$$$_$$ $$_$$$$$$$$$$$_$$$$$$$$$$_$$ $$_$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$ $$__$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$__$$ $$____$$$$$$$$$$$$$$$$$___$$ $$______$$$$$$$$$$$$$_____$$ $$________$$$$$$$$$____ـــ__$$ $$_________$$$$$$$________$$ $$__________$$$$$_________$$ $$___________$$$_______ــ__$$ $$____________$___________$$ $$________________________$$ $$________________________$$ $$_$$$$$$$$$____$$$$$$$$$_$$ $$___$$$$$_________$$$$$__$$ $$___$$$$$_________$$$$$_ــ$$ $$___$$$$$_________$$$$$__$$ $$___$$$$$_________$$$$$__$$ $$___$$$$$_________$$$$$__$$ $$___$$$$$_________$$$$$__$$ $$___$$$$$_________$$$$$__$$ $$___$$$$$$_______$$$$$$__$$ $$____$$$$$$_____$$$$$$___$$ $$______$$$$$$$$$$$$$_____$$ $$________$$$$$$$$$_______$$ $$________________________$$ $$________________________$$ $$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    اگه دو نفر لب پرتگاه باشنو تو بتونی فقط یکیشونو نجات بدی .... کدومو نجات میدی؟؟
    پیوندهای روزانه
    گالری

    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 22
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 4
  • آی پی امروز : 27
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 27
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 27
  • بازدید ماه : 27
  • بازدید سال : 31
  • بازدید کلی : 1,281
  • کدهای اختصاصی
    ان روز ها
      ما گشته ایم ،نیست،تو هم جستجو مکن
      ان روز ها گذشت،دگر ارزو مکن
      دیگر سراغ خاطره های مرا مگیر 
      خاکستر گداخته را زیر و رو مکن
      دیدار ما تصور یک بی نهایت است
      با یکدگر دو اینه را روبرو نکن
       
    این دل ...
    سلام روزگار ... 
    چه میکنی با نامردی مردمان ...
    من هم ... 
    اگر بگذارند ... 
    دارم خرده های دلم را ... 
    چسب میزنم ... 
    راستی این دل ... 
    دل می شود ؟